درود

بابت تأخیر از همه عذرخواهی میکنم.

برای فتوریدینگ شما به یک نوع حالت نگاه کردن مخصوص نیاز دارید. مثل زمانی که میخواستید یک عکس سه بعدی ببینید.

در صورت داشتن دید درست میتونید یک دایره به همراه نماد دلار ($) در وسطش رو مشاهده کنید.

پدیده ی cocktail weenie :

چشم های ما هرکدوم یک تصویر رو میگیرن و به مغز انتقال میدن و ترکیب هر دو تا از زوایای مختلف دید کنونی ما رو شکل میده.شیوه ی اثبات هم بستن هر دو چشم و توجه به اختلافشون هست. چشم های ما در دیدن فاصله های دور تقریبا موازی عمل میکنن ولی در دیدن فضای نزدیک به سمت همدیگه نزدیک میشن.(نزدیک کردن انگشت به سمت مابین دو ابرو)

اینکار باعث میشه که وقتی ما متن رو میخونیم برای پردازش به سمت چپ مغز فرستاده بشه. اگر ما دیدمون رو تغییر بدیم میتونیم با نیمکره ی راست مطالب رو پردازش کنیم.

الان دست هاتون رو به سمت جلو بیارید بالا و مچ دستتون رو به سمت داخل و سمت همدیگر خم کنید. انگشت اشاره رو به هم نزدیک کنید. شاید ممکن باشه که کمی دستتون رو به خودتون نزدیک کنید.

حالا سعی کنید فضای پشت انگشت هاتون رو نگاه کنید در همان حال توجهتون به فاصله ی بین دو انگشت باشه. یک جسم شبح مانند مثل یک انگشت سوم میبینید. (جالبه چون شبیه سوسیس هستش بهش میگن cocktail weenie )

منبع عکس (کلیک)

منبع عکس ( جزوه دوره غیر حضوری)

خب. این دیدی هست که شما برای فوتوریدینگ نیاز دارید .

قدم بعدی

الان شما نیاز به یک کتاب دارید. کتاب رو باز کنید (هرجا) وسط صفحه رو نگاه کنید..تصور کنید که یک X چهار گوشه ی کتاب رو به هم متصل کرده. وسط این X رو نگاه کنید. الان تصور کنید که کتاب وجود نداره ! یا اینکه تصور کنید که دید شما میتونه از کتاب بگذره و اونطرف صفحه رو ببینید.

در این هنگام یک صفحه ی سوم میبینید

منبع عکس (کتاب Speed learning )

به این تصویر سوم اصطلاحا blip page میگن.

توضیحات بیشتر در عکس زیر

منبع عکس(کلیک)

صفحات کناری رو ممکنه تار ببینید یا ممکنه هم واضح باشه ولی قسمت وسط که blip هست برای من همیشه واضح و صاف بوده.

قدم بعدی

الان برای تمرین ورق زدن صفحه سعی کنید هر 2 ثانیه یک صفحه رو رد کنید. اگه کاغذ ها به هم چسبیده بودن نگران نشید و برای دیدن اون یک بخش کار رو متوقف نکنید. فقط ورق بزنید

کلید کار

همونطوری که قبلا هم گفته بودم ما یه ضمیر خودآگاه داریم و یک ناخودآگاه. در سیستم فتوریدینگ ما میخوایم که با 2 تا نیمکره ی خودمون مطالعه کنیم. در نتیجه از نیمکره ی سمت راست هم استفاده میکنیم.

یکی از دلایلی که باید وسط صفحه رو نگاه کنید و از نوعی خاص از دید استفاده کنید اینه که صفحات رو منتقل میکنید به ضمیر ناخودآگاه و هم اینکه توسط خودآگاه متن خونده نمیشه و این یعنی بکارگیری نیمکره ی سمت راست.

(در کتاب آقای پاول شیلی نوشته شده ایده اینکار رو از یک هنرمند گرفته که برای نقاشی برعکس نقش رو میکشیده)

حالا برای اینکه ضمیر خودآگاه رو منحرف کنید لازمه که یکسری عبارت هم بیان کنید موقع صفحه ورق زدن.

ری...لکس...ری...لکس...1..2...3...4....خوان...دَن...

لزوما معنی دار لازم نیست باشن همینکه ضمیر خودآگاه رو حواسش رو پرت کنن کافیه ولی اگه از کلماتی مثل ریلکس و .. استفاده کنید بهتره جنبه ی تلقینی هم داره. در فاصله ی بین دو کلمه (...) یک صفحه باید چرخانده بشه. (انگلیسی اونها رو ترجیح میدم به شخصه چون ریتم بهتری داره ولی شما میتونید متناسب با علاقه بسازید)

الان کلماتی که خود آقای پاول شیلی پیشنهاد داده رو مینویسم

Re...Lax....Re...Lax

1..2...3...4..

Keep..the...state...see...the...page

در2 پست بعد شیوه ی وارد شدن به حالت (accelerated Learning state ) که فارسی اون میشه حالت تسریع بخشی یادگیری رو توضیح میدم. و با استفاده از تکنیک های NLP یک تکیه گاه ذهنی یا Anchor میسازیم که مثل روشن کردن یک چراغ با فشار دادن قسمتی از بدن که به دلخواه برای anchor استفاده شده (مثلا پشت دست یا زانو یا حتی یکی از بند انگشت ها و ...) به سرعت وارد این حالت ذهنی بشید.

موفق باشید